برهه برهنگی

بایدی در کار نیست، ولی زیر باران را باید رفت

برهه برهنگی

بایدی در کار نیست، ولی زیر باران را باید رفت

یک دلتنگی ادامه دار

دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۵
چند روزه که اینجوری شدم، کوچکترین حرف و اشاره ای، پرتم میکنه به یه گوشه ی دنیا...
دنیای خاطره ها، دنیای زمینی
وقتی این جمله سیده زهرا رو خوندم که "افسانه‌ها می‌گویند وقتی یک مسافر، چیزی توی شهری جا می‌گذارد، بعدا دوباره به آن شهر برمی‌گردد."، پرت شدم توی حرم امیرالمومنین...همونجایی که شال گردنمو گم کردم...
آخ که چه روزهای بهشتی بود...هنوز هم توی بعضی نماز صبح هام نسیمی که توی حرمت پیچید توی چادرم رو حس می کنم...
کاش زودتر افسانه ها دست به کار شن و واقعیت پیدا کنند!


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۲۹
hes

نظرات (۱)

سلام
کاش افسانه ها راست باشند.
دخترم یک جفت عروسک کوچولوی دختر و پسر داشت. دختره تو حرم امام حسین ع گم شد...گشتیم دنبالش... دلش نخواست پیدا بشه.


پاسخ:
علیک سلام:)
ای جانم...روزی تون بشه مکرر زیارت کربلا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">